اينجا عدالت مرده است !
مشعل مشعل

روز پنجشنبه 9 اکتبر دن هاگ مرکز سياسي هالند يکبار ديگر شاهد گردهمايي گسترده هم ميهنان ما بود.

اين تظاهرات که در پي اقدامات يک هفته يي اجتماع پناهجويان افغان مقيم هالند در برابر مقر پارلمان انجام يافت،بزرگ ترين جمع آمد هم ميهنان ما طي سال روان به شمار مي رود.

پس از گردهمايي دوم اکتبر روزانه شمار زيادی از هم ميهنان ما شامل کودکان،جوانان،زنان و مردان در مقابل پارلمان گردهم امده و خواست قانوني شانرا مبني بر دريافت حق پناهنده گي مطرح مي ساختند.انها با دادن شعارها و توضيح ورق پاره هايي که در آن خواست های برحق شان: چون بازنگری گزارش وزارت عدليه که سراپا واقعيت های عيني در ان تحريف شده است؛اجازه حق زنده گي قانوني به جوانان خانواده و حق ادامه تحصيل آنها ، برخورد بشردوستانه با خانواده ها نگارش يافته بود به وکلای پارلمان و بازديد کننده گان از خانه ملت،تمام هفته صرف نظر از وضع جويي رسانيده شد وتوجه انها را به اين مشکل جلب مي نمودند.

گزارشگر مشعل مي افزايد که روز پنجشنبه "ميدان" يک منظر ديگری را بخود گرفته بود.صبح زود شماری از فعالان اجتماع پناهجويان افغان شعارهايي را در برابر پارلمان نصب و در مسير جاده پهلوی آن پهن کرده بودند.پيش از آنکه وسايل تخنيکي اماده گردد،آنها با بلندگوی دستي شعار داده،با نواختن طبل،ويسل نمودن ها،همراهي شعارها و چک زدن ها هوا و فضای گردهمايي را گرم و رزمجويانه ساخته بودند. اشتراک کننده گان لحظه به لحظه از چهار سو به اجتماع نزديک شده و با احوال پرسي با دوستان و عزيزان شان که سالهای دشوار و پرافتخار کار مشترک آنها را با هم نزديک مي ساخت،جويای اخبار تازه از سرنوشت يکديگر مي گرديدند.

سرساعت 12 چاشت "ميدان" با موجوديت صدها هم ميهن ما از گوشه و کنار هالند،ساير توريستان و بازديد کننده گان آن محل تاريخي را به هم فشرده و از آنجا دور ساخته و به يک جايگاه خاص افغاني مبدل ساخته بود.اما از انجايي که گرداننده گان اصلي تظاهرات را جوانان پرافتخار ما که بخاطر دفاع از داعيه برحق پدران شان دست و آستين بر زده و به جنگ حق عليه باطل شروع کرده اند ،تشکيل ميداد،برای هالندی ها جالب بود تا به سخنان آنها گوش فرا داده و به ماهيت اصلي دولتمداران و چگونه گي باور انها به حقوق بشر پي ببرند.

سخنان آقای ريان ده توورن(Rien de Toorn) نماينده کليسای هالند که در گردهمايي 18 جنوری همچنان اشتراک ورزيده بود و يک خانم ديگر هالندی در پهلوی تني چند از هم ميهنان ما،پيش زمينه خوبي بود برای درک موقف پارلمان و مقامات عدلي هالند به سرنوشت انسانهای بيگناه و بيدفاع.

خانم هالندی در بخشي از سخنانش چنين گفت :(( از مدت دوسال بدينسو که با مشکل شمايان آشنا گرديده ام،نه تنها هر آن خود را با شما احساس مي کنم،بلکه خجالت مي کشم از اينکه من شهروند هالند هستم.))

بر همين مبنا هم پوليس چند بار مداخله کرده و نخست اشپلاق کردن و بعد هم استفاده از وسايل تخنيکي را منع قرار داد.

اما خوشبختانه آواز رسا و بلند شير بچه ها و شير زنان و دختران ما پس از اين عمل پوليس که نقض مشهود آزادی بيان است،بمراتب از پيش بلند تر و پرآهنگ تر گرديد.

گزارشگر مشعل خبر مي دهد که با نزديک شدن ساعت2 چاشت،دلهره و انتظار همه اشتراک کننده گان گردهمايي را فرا گرفته بود.زيرا ساعت 2:30 کميسيون دايمي حقوقي دور دوم ميزمدور شان را با وزيرعدليه و سکرتردولتي تدوير مي نمودند.از همينرو 110 تن از اشتراک کننده گان که عمدتاً جوانان و کساني که به زبان هالندی مسلط بودند،برای استماع جريان نشست کميسيون حقوقي پس از انجام مراحل لازم به تالار پارلمان در همراهي با پوليس راه يافتند.

جلسه در يکي از تالارهای پارلمان به نام Thorbecke به وقت معيينه به رياست  خانم De Peter Van de Meer  رييس اين کميسيون شروع به کار نمود.

نخست نماينده گان احزاب در کميسيون،ديدگاه هايشان را پيرامون نامه مورخ 6 اکتبر ارسالي وزارت عدليه عنواني پارلمان که حاوی اقدامات و تدابير اجرايي مي باشد،ابراز نمودند.آنها همچنان پيرامون نتايج دو جلسه پيشين به کنکاش نشستند.

 سپس آقای De Wit  نماينده حزب سوسياليست (SP) در کميسيون يکبار ديگر بر تهيه گزارش تازه،برمبنای واقعيت های جديد تأکيد ورزيد.به نظر او گزارش پيشين غيرواقعبينانه،يک جانبه و دور از اساسات حقوقي است.بايد به اين تراژيدی پايان داد.بازگشت اجباری را برای دوسال متوقف ساخت و پس از کنترل دقيق و همه جانبه در مورد تصميم اتخاذ داشت.

بعداً آقای Van de Camp نماينده حزب دموکرات مسيحي (CDA) با همان سبک منحصر بفردش سخنراني نمود.او از مقامات عدلي خواست که اگر پيرامون افراد کته گوری 1-اف اسنادی برای محاکمه وجود ندارد،بايد راه ديگری را جستجو کرد و انها را به زودی اخراج نمود.وی از اشتراک کودکان در مظاهره نارضايتي خود را ابراز داشت.او بدون آنکه بر اين مسأله بيانديشد که چرا کودکاني که در هالند پا به گيتي گذاشته اند،شامل دوسيه های پدران و مادر شان گرديده و بي سرنوشت اند،افزود که گويا مظاهره چيان از موجوديت کودکان در مظاهره سوء استفاده مي نمايند،تا عواطف و احساسات هالندی ها را بر انگيزند.

پس از آن آقای Teeven  نماينده حزب ليبرال دموکرات هالند(VVD) ضمن سخنان ديگر پرسيد که آيا افزون بر پنج دوسيه که از 2007 بدينسو زير کار است،کسان ديگری هم بر آن افزود گرديده اند يا نه؟

او همچنان از آرامي وضع امنيتي کابل و غرب افغانستان سخن گفته و به زعم وی زمينه بازگشت در اين مناطق مساعد مي باشد.به گفته او بايد از اين امکانات استفاده کرد.سخنان آقای تيوين نمايانگر آنست که هالندی ها تا کدام اندازه در بي خبری بسر ميبرند.هرگاه سياسيون آن در همچو خلای اطلاعاتي بسر ببرند،و حتا از وضع کشور جنگ زده که قوت های نظامي شان هر روز با مشکلي در آنجا مواجه اند آگاهي نداشته باشند،از اينکه همه روزه در کابل،اطراف آن چه مي گذرد،چه رسد به مناطق غرب و جنوب غرب آن،شهروند عادی آن که به سياست هيچگونه علاقه ندارد،مقصر نخواهد بود اگر بگويد که افغانستان در قاره افريقا موقعيت دارد.*

پس از او آقای   Anker نماينده حزب اتحاد مسيحي( De ChristenUnie )سخن گفته و توجه مقامات را به حل قانوني اين مشکل مبذول داشت.

سخنگوی ديگر آقای Spekman نماينده حزب کار (PvdA) بود.به گفته او کودکاني که در اينجا بدنيا آمده اند بايد هرچه زودتر تعيين سرنوشت شوند.ارگانهای پوليس و مقامات ذيدخل به زودی جلسه نموده و در زمينه بازگشت افراد اقدامات لازم بخرج دهند.

بانو  Azoughنماينده حزب سبزهای چپ( GroenLinks) خواستار حل فوری مشکل مريضان و کودکان گرديد.به گفته او کودکان همچنان حق دارند از سرنوشت شان دفاع نمايند.

سپس آقای Dr.E.M.H.Hirsch Ballin وزير عدليه دولت شاهي هالند صحبت نموده و بر جهات مبهم اين پروسه روشني انداخت.

به گفته آقای بالين هرگاه مقامات وزارت عدليه افراد مذکور را به صفت پناهنده بپذيرد،تضميني وجود ندارد که انها بر مبنای مفاد ماده 12 قانون،به دادگاه مراجعه نکرده و تقاضای ادعای حيثيت و حقوق شان را نمي کنند؟وی به سايرپرسش های مطروحه در ميز مدور پاسخ نداده و قرار بر آن شد تا در دور سوم نشست که در ماه دسامبر سال روان تدوير خواهد يافت به جواب آنها بپردازد.

خانم Mr.N.Albayrak سکرتردولتي در امور مهاجرين به پاسخ های مطروحه در جلسه پيشين پرداخته و از تکميل پرسنل و سرعت بخشيدن به تکميل دوسيه ها و بازگشت آنها به افغانستان ابراز اميدورای نمود.به گفته او دو تن از کساني که در روزهای نزديک به افغانستان بازگشتانده شدند،نشان داد که مقامات دولت افغانستان کدام عکس العمل از خود در زمينه نشان نداده و راه برای اعزام اجباری سايرين باز است .

و اما همزمان در "ميدان" چه ميگذشت؟

در ميدان مظاهره با همان جوش و خروش  ادامه داشت.مظاهره چيان با سر دادن شعار های:

به بازگشت اجباری پناهجويان پايان ببخشيد

ده سال رنج و فشار رواني کافيست

نبايد خانواده ها را از هم پاشاند

زنداني ساختن را پايان بخشيد

و شعار های ديگر فضای مظاهره را گرم ساخته بودند.

همزمان شمار زياد کودکان،زنان و مردان دست های شانرا در ريسماني به رسم احتجاج به فيصله های ضدبشری مقامات عدلي و همبسته گي با پناهجويان بسته نموده و با اين کار سمبوليک يک پارچه گي شانرا به نمايش گذاشتند.

هنگامي که يکي از آموزگاران سابقه دار،محترم و شناخته شده که هزاران فرزند ميهن را آموزش داده است،و گناهي جزء پرورش فرزندان وطن با علم،معرفت و دانش ندارد،اما امروز به جرم اينکه چرا چون طالبان به آتش کشيدن مکتب ، مدرسه،کتاب و کتابچه نپرداخته است تا مانند دهها و صدها طالب و مجاهد مکتب سوز به صفت پناهنده سياسي پذيرفته ميشد و نه به نقض قانون بشر متهم مي گرديد.دستان مظاهره چيان را در ريسمان گره ميزد،اشک های پاکش چون دانه های مرواريد ناب از گونه اش جاری بود.مشاهده اين وضع همه را سخت نا راحت ساخته و تاثيرات ان تا مغز استخوان محسوس بود.

گفتني است که بانو سودابه اعتمادی يادداشتي مبني بر سرگذشت زنده گي رقتبار اش در مهاجرت تهيه و در جريان جلسه کميسيون به همه اشتراک کننده گان آن توزيع نمود که در بخش های از آن چنين آمده است :(( ما زنان در کشورما از داشتن حقوق و امتيازات ما بي بهره بوديم . تصور اين بود که در کشور هالند از ان مستفيد خواهيم شد،از همين خاطر به اينجا پناه آورد م.اما تجربه ده سال زنده گي در هالند نشان داد،که من به خطا رفته بودم.زيرا در اينجا همچنان احترام به حقوق زن وجود ندارد.به عباره ديگر در اينجا احترام به حق انساني،حق داشتن خانواده و حق داشتن حقوق و امتيازات قانوني مهيا نيست.

من همواره به آزادی بيان در هالند معتقد بودم،و درکم اين بود که در اينجا به دموکراسي احترام گذاشته مي شود.اما کجاست امروز وسايل اطلاعات جمعي؟اين امر نشان مي دهد که ميديا هنوز هم تحت فشار و کنترل ارگان های دولتي قرار دارد.

برای من جالب است که چطور در کشوری که هيچ کاری بدون ارائه سند ممکن نيست،شما مي توانيد با سرنوشت انسانها همچو برخورد سبکسرانه و غيرقانوني انجام دهيد.نميدانم چطور شما مي توانيد خانواده ها را ازهم جدا سازيد.

نميدانم چطور شما مي توانيد به چشمان زنان و کودکاني که شما خانواده های شانرا از هم جدا مي سازيد بنگريد؟

در سايت رسمي وزارت امور خارجه من خواندم که از همه اتباع هالندی تقاضا شده بود تا به خاطر جلوگيری از بروز خطر به افغانستان سفر نکنند،زيرا وضعيت امنيتي در آنجا وخيم است .اما در فيصله مقامات آی.ان.دی برای شوهرم نگاشته شده است که خانم و فرزندانت در صورت علاقمندی مي توانند با تو به افغانستان بروند.

اکنون من از شما خانم البيرک مي پرسم که :

در کجاست تفاوت من و يک خانم هالندی؟

کجاست تفاوت کودکان من و کودکان هالندی،در حالي که من و کودکانم همچنان تابعيت هالندی را داريم؟

کجاست تفاوت  نگينه دختر من با شاهدخت ماکسيمه**؟

چرا پدر شاهدخت ماکسيمه مي تواند همواره به هالند سفر کرده و در قصرهای مجلل با دخترش ملاقات کند،و پدر دخترمن بدون ارائه کدام مدرک و سند از حق ملاقات با دخترش محروم گرديده و به افغانستان باز گردد؟

شايد اين تفاوت ناشي از ان باشد که زادگاه من هالند نيست؟و يا زنده گي من و افراد مانند من برای مقامات هالندی هيچ ارزشي ندارد؟ هرگاه برداشت همين گونه باشد،اين بدان معناست که در کشور هالند حقوق مساوی برای شهروندان وجود ندارد.يا به عباره ديگر حقوق انساني همگون در کشور هالند موجود نيست.

هنگامي که من در ماه هفتم حامله داری ام بودم،شوهرم آرش اعتمادی را مقامات آی.ان .دی برای مصاحبه احضار داشته و به وی ابلاغ نمودند که او را فرد نامطلوب اعلام خواهند کرد.

من برای مستنطق تقاضا نمودم که حداقل برای آرامش روحي و تولد کودک سالم برای دو ماه ديگر صبر کرده و من را بيشتر رنج ندهند.اما با دريغ که دو هفته بعد تصميم مقامات هالندی برای ما ابلاغ گرديد.اينجاست که من خود را تبعه درجه دوم هالند احساس کردم.درک من اينست که نه تنها خودم،بلکه کودکم نيز برای دولت هالند ارزش ندارد.

اکنون من به شما تقاضا مي نمايم تا دير نشده به خاطر احترام به حقوق انساني من چون يک شهروند هالندی و کودکانم ،برخورد مدبرانه و دلسوزانه انجام دهيد.))

پس از آنکه اشتراک کننده گان از مقر پارلمان خارج شدند،همه اشتراک کننده گان بيصبرانه انتظار نتايج جلسه را مي کشيدند.تا آنکه بانو شهيره شريف پشت مايک قرار گرفت و در "ميدان"   سکوت بر پا گرديد.او با گلوی پر از بغض اقدام وزارت عدليه را مبني بر تطبيق پلان بازگشت اجباری و عدم پذيرش پيشنهادات احزاب سياسي طرفدار پناهجويان،يک عمل عجولانه،دور از قانونيت،غير اصولي و بر خورد سياسي ناميد.او اقدام خانم البيرک را مبني بر عدم تهيه گزارش تازه که بدون شک محتوی آن کاملاً دگرگون و واقعيت به جای خود خواهد رسيد، يک عمل نا بخردانه،يک جانبه،زبوبانه و دور از انتظار خواند.

به گفته وی اکنون جنگ عدالت بر سياهي شروع خواهد شد.از همينرو از همه اشتراک کننده گان خواست تا آخرين نفس ها از حقوق حقه شان دفاع کرده و چون مشت واحد در راه تطبيق عدالت و قانونيت گام بگذارند.

سخنان بانو شهيره را شمار زياد اشتراک کننده گان تاييد و پشتيباني نموده و همبسته گي شانرا اعلام داشتند.

به پيشنهاد بانو شهيره مظاهرات تا تاريخ 16 اکتبر که اجازه آنرا از اداره پوليس گرفته اند،ادامه خواهد يافت.کميسيون تدارک، راههای قانوني ديگری را بخاطر رسانيدن آواز بر حق شان به مقامات اتحاديه اروپايي،پارلمان اروپايي،دادگاه بين المللي هاگ و ساير نهادهای مدافع حقوق پناهجويان جستجو ، و در روزهای پيشرو به اشتراک کننده گان ابلاغ خواهد کرد.

بعد از چنين برخورد غير عاطفي، سياسي وانتقامجويانه مقامات عدلي وپناهنده پذير هالند بويژه در برابر روشنفکران افغان در اين کشور، نهاد های سياسي، فرهنگي ، صنفي واجتماعي افغان مقيم هالند واروپا همبسته گي وهمياری های جدی تر وهمه جانبه تر را در حمايت از تظاهر کننده ها تبارز داده ومصمم گرديده اند، تا بخاطر دفاع از داعيه برحق پناهجويان افغان مُساعي شان را مشترک ساخته وبيشتر از پيش در حمايت از خواستها ومطالبات پناهجويان قرار گيرند.

به گزارش روزنامه نگار مشعل يکي از مشکلات عمده در راه شنيدن خواست های برحق پناهجويان افغان،عدم موجوديت نماينده گان رسانه های گروهي هالند در جريان مظاهرات بود.آنها يکبار ديگر اين واقعيت را روشن ساختند،که دموکراسي (!) واقعي را در مطبوعات تمثيل مي نمايند.ورنه چطور مي توان مظاهره هزاران تن را که برای اعاده حقوق شان برپا مي دارند،تحريم کرد!در حالي که برنامه های رسانه های گروهي شان حتا از مفقودی يک پرنده هم گزارش تهيه مي دارند.اين امر بيانگر آنست که سرنوشت صدها و هزاران انسان رسالتمند و چيزفهم کشورما،به جرم رقابت ابر قدرتها ،تاثيرات جنگ سرد و جو تازه نضج گيری قطب ها اصلاً ارزش ندارد.ورنه چه گونه مي توان انسانها را به کام مرگ سپرد!

با سخنان بالا مي توان به اين نتيجه رسيد که: اگراز برکت آسمان نيلگون و فضای روشن گردهمايي روز 18 جنوری، اميد به فردا در دل بسياری از مهاجران جوانه زد و مهرهای سکوت شکست. با درد  و افسوس که اينبار غروب يأس و نااميدی بر بسياری ها چيره گشته بود .

زيرا پارلمان و مقامات عدلي،مانند ياران نيمه راه و بيوفا،بر وعده های شان پشت پازدند.آنان با بي توجهي و کم بها دادن به آواز گرم و برخاسته از قلب پناهجويان که با عشق و محبت نسبت به ميهن و مردم همراه بود،يکبار ديگر بي تفاوتي شانرا نسبت به ديگران جلوه دادند.با سنگدلي قلبها را شکستند،بيخبر از اينکه با سنگ صبور مواجه اند. آنها فراموش کرده اند، که شاعر نامدار کشورما چه خوب گفته است :

در اين سياهي غربت که سخت در محنم

مبر گمان که بزودی دل از سپيده کنم

بُت خيال خود اند اين مناره های گناه

من از تبار نبردآوران بُت شکنم

به هررو مظاهره ادامه دارد و همبسته گي و همياری همه عزيزان در بازخواست حق و عدالت يگانه آرزومندی اجتماع پناهجويان افغان مقيم هالند مي باشد.

بگذار قدرتمندان و دولتمداران هالندی به سرنوشت انسانهای با شرف،ميهن پرست،پاک و بلورين جامعه ما با ديد گسترده قانوني و بشردوستانه،بدون تعصب و عقده گشايي نگاه کنند.

 

 

* نگارنده اين سطور باری در يک نشست ژورناليستان هالندی و کارشناسان مسايل سياسي پس از اعزام قوت های هالندی در ارزگان گفته بود که:(( وسايل اطلاعات جمعي هالند،برخلاف همتايان همسايه شان در خبررساني از افغانستان،رد پای رسانه های گروهي و ژورناليستان امريکايي را گرفته و کمتر به انعکاس واقعيت های زنده گي مردم ما مي پردازند،از همينرو شهروندان هالندی در بيخبری قرار داشته و نميدانند که چرا فرزندان شان در کشورما مي جنگند؟

اکنون شايد يک شهروند آلماني،فرانسوی،بلژيکي و يا اتريشي بداند که در هرات چون يکي از ولايات بزرگ  مکتب به آتش کشيده شده،شاگردان تهديد،استادان اختطاف و دهها ترور و دهشت افگني از سوی دشمنان آرامش و سعادت مردم انجام مي يابد،چه رسد به ولايات همجوار!با دريغ چيزی که نماينده پارلمان هالند از آن آگاهي نداشته و با آنهم به صحت و سقم سخنانش تأکيد مي ورزد.

** شاهدخت ماکسيمه همسر ويليام الکساندر ولعيهد هالند متولد سال 1971 در کشور ارجنتاين است.پدر وی جورج اورزيکه زوريگويته در رژيم نظامي خورخه رافائل ویدلا که طي   سال های ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳در کشور ارجنتاين زمام قدرت را بدست داشت،در سمت وزير زراعت ايفای وظيفه مينمود.در اين سالها بين 9 تا سي هزار شهروند ارجنتايني کشته و يا ناپديد شدند.«مشعل»

 

علاقه مندان مي توانند فوتوهای مظاهره را که توسط احمدعزيزيار فوتو راپورتر مشعل تهيه گرديده است در آدرس زير مشاهده نمايند.

 

http://www.mashal.org/home/main/gallery.inc.php?mghash=c480690e60e31604d025ee77f2

f63b62&mggal=19


به بي عدالتي بايد پايان بخشيد!


October 19th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها